استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی

استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی

استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی

مقدمه
این مقاله، قصد دارد تا موضوع «مراقبت‌های سلامت و پزشکی» را به عنوان یکی از شاخص‌های رشد و توسعه‌ی کیفیت زندگی بر شمارد. به عبارتی توجیه و استدلال آورد که مقوله‌ی «سلامت»، از ظرفیت و رسمیت لازم برای ارتقای مستمر و پلکانی «سطح کیفیت زندگی» یک جامعه، برخوردار است.
به نحو کلاسیک، و آنچه که در حوزه‌ی رفاه اجتماعی مطرح می‌باشد، بهداشت و درمان و تغذیه و خدمات بهداشتی، از جمله عناصر «کیفیت زندگی» را تشکیل می‌دهند (غفاری، غلام‌رضا، ۱۳۹۰، ص ۷۱-۷۰، ۷۶، ۱۸۳)، بر این اساس می‌توان گفت مقوله‌ی سلامت، نه فقط به عنوان یک شاخصه از کیفیت زندگی است، بلکه، به منزله‌ی یک تِم، دارای جنبه‌ی اقتصادی و جایگاهی از تصمیم‌گیری در حوزه‌ی بهداشت و درمان قابل تعمیم است. از این روی «نمود جامعه‌ی سلامت»، به مدد و نقش سازه‌های بسیاری شکل‌پذیر می‌شود، فرایندی که پیوسته در مسیر توسعه‌ی خود است، چه توسعه‌ی درونی و چه توسعه‌ی بیرونی.
نمایه شماره یک، درباره‌ی این پیام سخن می‌گوید که «کیفیت زندگی» به ترکیبی از جنبه‌های مختلفی نیاز دارد تا به واسطه‌ی آن‌ها، مطلوبیت و خوبیت آن تامین گردد و به وجهی پایدار روند ارتقای آن تداوم یابد.
با توجه به مراتب مفهومی فوق، لازم است تا نگاهی وسیع‌تر به عرصه‌های اثرگذاری «استریلیزاسیون» به عنوان یک شاخص و نشانه برای کیفیت زندگی داشته باشیم. غیر از این اگر باشد، قادر نخواهیم بود تا تحلیل‌های ماندگار چندانی، در زمینه‌های گوناگون از مراقبت‌های سلامت و پزشکی گرفته تا مولفه‌های اقتصادی ـ اجتماعی را ارایه دهیم.
هدف این نگارنده آن است تا «استریلیزاسیون» را در قاب یک تِم مستقل، به عنوان شاخصی از «کیفیت زندگی» توصیف و اثبات دارد.

استریلیزاسیون، استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی، بهداشت محیط

نمود جامعه‌ای استریلیزاسیون به عنوان یک سازه
واژه‌ی «مفهوم»، تجریدی است از رویدادهای قابل مشاهده، که بیان‌گر و شناسه‌ی شباهت‌ها یا جنبه‌های مشترک میان آن‌ها می‌باشد. «مفاهیم»، واژه‌هایی انتزاعی هستند که برای توضیح و یا معنا بخشاندن به تجربه‌هایمان، از آن‌ها استفاده به عمل می‌آید، به عنوان مثال، «پیشرفت تحصیلی»، مفهومی است که می‌توان آن را از طریق عملکرد دانش‌آموزان و یا دانش‌جویان (نمره کلاسی، ارایه‌ی مقاله، میزان مطالعه، تبیین قضایا و …) منتزع داشت.
به طور کلی واژگان به دو بخش تقسیم می‌شوند: یکی مجرد، به مانند میز، صندلی، ماشین، چرخ خیاطی و هرآنچه که قابل لمس و مشاهده باشد و دیگری، انتزاعی (آن‌چه که منتزع و یا استنباط از چیزی باشد) به مانند مفاهیمی چون «انگیزش، عشق، صداقت و قابلیت اجتماعی». این واژگان، قابل مشاهده و لمس و درک عینی نیستند. بر این اساس سازه (و سازه‌ها) به نحو غالب همه از «نظریه‌ها» و بازتاب تفکرات و احساس‌ها، برمی‌خیزند و شاخص‌ها و سنجه‌ها و نشانه‌ها، اطلاع‌دهنده برای توضیح وضعیت هستند. به عنوان مثال، دو مفهوم کیفی بهداشت و درمان، به خودی خود قابل مشاهده نبوده لذا نیاز است تا به واسطه ی گزاره هایی مشخص همچون: درصدی از مردم که تحت پوشش بیمه درمانی قرار دارند، سطح کمی آن، به عنوان یک سری واحدهای گویا و قابل اندازه گیری نشان داده شوند. هم‌چنین، «قابلیت اجتماعی»، یک سازه است، زیرا از یک‌سو به مهارت‌های اجتماعی، شناختی و عاطفی بازمی‌گردد و از سوی دیگر به فرایند اجتماعی شدن و تجربه‌های اجتماعی در روابط میان فردی (و یا روابط جمعی).
«خدمات بهداشتی» نیز مفهومی انتزاعی است. این مفهوم دارای «شاخص»‌هایی است که به واسطه‌ی آن‌ها، می‌توانیم فهمی نسبی از «خدمات بهداشتی» را از طریق «نسبت افراد بهره‌مند از مراقبت‌های بهداشتی اولیه‌ی عمومی» به «کل افراد مستحق» آشکار و ملموس سازیم. در این میان باید یادآور شد که اغلب مفاهیم و سازه‌هایی که مطرح می‌شوند (از جمله مفهوم کیفیت زندگی) سنجش آن‌ها با چالش‌ها و سختی‌هایی مواجه هستند. از این روی، «کیفیت زندگی»، با توجه به چندگانگی و پیچیدگی نظری و تجربی خاص آن، به واکاوی درست و دقیقی نیاز دارد.
به طور کلی «مفهوم» تصویر یا انعکاس حقیقت است و «سازه» نیز با اندکی تفاوت، چیزی در تشابه با مفهوم قرار دارد اما، با سطح انتزاعی (و یا سطح استنباطی) بالاتر. دقیق‌تر آن‌که بگوییم «سازه»، دارای معانی‌ای اضافه‌تر از «مفهوم» است که به گونه‌ای ارادی و خود آگاه «برای یک هدف خاص علمی، اختراع یا پذیرفته می‌شود». با این توصیف، قصد نگارنده‌ی این مقاله، جستار همان هدفی است که پیش‌تر به آن اشاره رفت، یعنی:
«استریلیزاسیون در چارچوب یک تم مستقل به عنوان یک سازه، اثرگذار بر جانبه‌ها و ابعاد «کیفیت زندگی» و بهینه‌ساز کنش‌ها و رفتارها به منظور ارتقای آن است».

استریلیزاسیون و کیفیت زندگی
می‌توان گفت، قابل پذیرش است و به نوعی لازم، تا نگاهی وسیع‌تر به عرصه‌های زندگی بیفکنیم. در موضوع و مقوله‌ی «کیفیت زندگی»، به لحاظ همان انتزاعی و استنباطی بودن آن، کم‌تر به سراغ شاخص‌های اثرگذاری رفته‌ایم که نقش و عملکردی نافذ بر «کیفیت زندگی» داشته‌اند اما به آن‌ها بی‌توجهی یا کم‌توجهی شده است.
چنانچه به شاخص‌های «کیفیت زندگی»، که در حال حاضر مبنای سنجه‌ی آن هستند، دقت شود، کانون توجه بر منابع مالی، مسکن و محیط، شغل، آموزش، اعتماد، هنجارها و ارزش‌ها، شبکه‌های اجتماعی، هویت، حقوق شهروندی، بازار کار، خدمات، دانش محوری، فضای عمومی، روابط شخصی و بهداشت و درمان تحت چهار مولفه‌ی ۱- امنیت اقتصادی ـ اجتماعی، ۲- همبستگی اجتماعی، ۳- ادغام اجتماعی و ۴- توانمندسازی اجتماعی، تاکید دارند.

استریلیزاسیون، استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی، بهداشت محیط

حوزه‌ی «بهداشت و درمان» در مولفه‌ی امنیت اقتصادی ـ اجتماعی و «خدمات بهداشتی» در مولفه‌ی «ادغام اجتماعی» حوزه‌ی خدمات دیده شده است. این مولفه ها به شرح پی آمد تبیین می گردند.

استریلیزاسیون، استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی، بهداشت محیط
حوزه‌ی «بهداشت و درمان» شامل زیر حوزه و شاخص‌های سنجش به شرح نمایه‌ی شماره ۲ می‌باشند و نمایه‌ی شماره ۳، ناظر بر مولفه‌ی «ادغام اجتماعی»، حوزه‌ی خدمات و زیرحوزه‌ی «خدمات بهداشتی» است. «حوزه‌ی خدمات» در این مولفه، از این زیرحوزه‌ها تشکیل شده است؛ خدمات بهداشتی، مسکن، آموزش، مراقبت اجتماعی و خدمات مالی.

نمایه شماره ۲: مولفه‌ی «امنیت اقتصادی ـ اجتماعی»، حوزه‌ی «بهداشت و درمان» ـ شاخص‌های سنجش6
نمایه شماره ۳: مولفه‌ی «ادغام اجتماعی»، حوزه‌ی «خدمات»، زیرحوزه‌ی «خدمات بهداشتی» ـ شاخص‌های سنجش
آنچه که شاخص‌های سنجش ومعیارهای کیفیت زندگی در مراقبت از سلامت نشان می‌دهند، همگی رسانا و محکی قابل اتکای می‌باشند. اما و همان‌گونه که پیش‌تر مطرح شد، هدف این مقاله، در جستار دسترسی به پرتو نوری است که بر لایه‌های دیگری از «سلامت»، برای افزایش کیفیت زندگی، یا طرح یک سنجه‌ی همراهی کننده با سنجه‌های موجود و یا به نحو اساسی دعوت از یک نگاه و راهبرد دیگر برای توسعه بخشاندن به «کیفیت زندگی» باشد.

استریلیزاسیون، استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی، بهداشت محیط
جنبه‌های نقش آفرین و اثرگذار
به یقین و به صورت روشن و مستقیم، اول جنبه‌ی نقش‌آفرینی استریلیزاسیون را می‌توان در سه‌گانه‌ی واحدهای پرستاری و مراقبت از بیمار، اتاق‌های زایمان و تالار (سالن)‌های عمل (جراحی) دید. به عبارتی، با توجه به انتزاعی بودن سازه و یا مقوله‌ی استریلیزاسیون، کنش‌گری آن در سه گانه‌ی نام برده شده، همان انتزاع، تجرید و استنباط مورد نظر است که به درک و شناخت مفهوم استریلیزاسیون، صورت عینی می‌بخشاند.
هم‌چنین، بازتاب و نقش‌آفرینی آن را می‌توان در کاهش آمارهای کمی آسیب‌دیدگی بر اثر عفونت بیمارستانی مشاهده داشت.
در سومین نقش‌آفرینی، «سازه»‌ی استریلیزاسیون را می‌توان در یک فضای بیرونی جست و جو نمود. فضایی که در چارچوب مفهومی دیگری که متفاوت با نقش بیمارستانی است خود را نمایان می‌سازد. نوعی کنش، که در چارچوب برنامه‌های راهبردی و ویژه‌ای، کوشش دارد تا به انتظاری که در تعریف «سازمان بهداشت جهانی» از سلامت آمده است، پاسخ گوید. در این تعریف، «سلامت» به معنای وضعیت «خوش زیستی» کامل جسمی، رفتاری و اجتماعی جامعه پنداشته می‌شود. در قالب این رویکرد، راهبرد دیگر آن است که: مقوله‌ی خوش زیستی بیمار نیز، مستقل از کاربرد آن در تعریف سلامت، به منظور ارزیابی نتایج «مراقبت از سلامت»، به کار گرفته شود»8.
چهــارمین اثرگــذاری و نقش‌آفــرینی استریلیزاسیون، به واسطه‌ی رویکردهای «حرفه‌ای» شکل‌پذیر می‌شود. این جنبه با امور حقیقی در ارتباط می‌باشد و به جای آن‌که با ارزش‌های انتزاعی سر وکار داشته باشد، سر و کار آن با «استریلیزاسیون» ابزارها و تجهیزات در سالن عمل، اتاق زایمان و واحد پرستاری است. در اینجا، هیچ سخنی از تمایزات بین فردی، تصمیم‌گیری در مورد درمان و وضعیت بالینی، نتایج هر عمل و اقدام پزشکی و دیگر موارد از این دست وجود نداشته و سخن اصلی فقط پیرامون اپراتور ونقش آفرین‌هایی است که به نحو مستقیم با «استریلیزاسیون» سر و کار دارند. گفتمان محوری و حرفه‌ای آن است که واحد استریل بیمارستان «عمل استریلیزاسیون» را تحت استانداردها انجام دهد و با دانش، شناخت و انگیزه‌ی تعهد به کارکنان بیمارستان، به بیماران، به کادرها و اشخاص بستری در سه گانه‌ی واحد پرستاری، سالن عمل و اتاق زایمان و هم‌چنین محیط زیست به نقش‌آفرینی و مدیریت «استریلیزاسیون» بپردازد.

استریلیزاسیون، استریلیزاسیون در مراقبت از سلامت شاخصی از کیفیت زندگی، بهداشت محیط
این گزاره، نقش اثرگذار و اثربخش استریلیزاسیون را به زمانی می‌داند که فقط و فقط «استریلیزاسیون + استانداردها» معنادار گردد. در این جمع مفهومی، حقیقت آنجاست که به کار بستن تمامی استانداردها و دانش استریل توسط کادر استریلیزاسیون، اعتمادی را باید به تصویر کشد که آن را به صورت حرفه‌ای در نگاه مراجعه کنندگان به بیمارستان خوانده است.
فراموش نکنیم که استریلیزاسیون، خود به مثابه‌ی یک تِم، راهبردی برای کیفیت زندگی و به تبع رفتارمندی آن، مسوول مراقبت از «سلامت بیمارستان»، بیماران و مراجعه کنندگان و کادر درمانی بیمارستان است. در این رویکرد هر برداشت ذهنی، باید به برون دادی عینی و ملموس تبدیل گردد.
نتیجه آن‌که: بسیاری از جانبه‌های اصلی بحث در زمینه‌ی استریلیزاسیون، پردازش مقوله‌ای تحت عنوان کیفیت زندگی است؛ البته کیفیت زندگی از زاویه‌ای که با مقوله‌ی «سلامت» پیوند دارد. در توصیف‌های کیفیت زندگی و سلامت، «درمان» نخستین انتظار مشترک پزشک، بیمارستان، بیمار و مراجعه کننده گان به بیمارستان است؛ اما آنچه که ناظر بر کنشی مشترک قرار دارد، سازه‌ای است تحت عنوان استریلیزاسیون، با عملکردی دانش ورزانه، تکنیک‌گرا و مبتنی ‌بر استانداردها و ادبیات خاص خود، در این ادبیات استریلیزاسیون، تم و محوریت ظرفیتی است که در مقام یک کنش‌گر، عهده دارد مراقبت از رفتاری است که ضامن تامین بهداشت برای تمامی فرایندهای مرتبط با اصل « سلامت» و عینیت بخشاندن به کیفیت زندگی است.

 

مطالب دیگر