واکسیناسیون و ماسک تنها سپرهای دفاعی مقابله با کرونا: موضوع کنترل و پيشگيري از عفونت و رعايت بهداشتي فردي و محيطي، بحث جديدي نيست و اين ضرورت هميشه وجود داشته، اما تا قبل پاندمي کرونا شايد کمتر به آن توجه ميشد. از زمان شيوع کوويد-19 در دنيا، اين بيماري هر روز چهره جديدي به خود گرفته و هر روز علائم و نشانههاي تازهاي از اين بيماري بروز ميکند. درباره راههاي انتقال ويروس نيز تاکنون نظرهاي مختلفي از نهادهاي مختلف علمي دنيا مطرح شده که شايد در مقاطعي اين ثابت و قطعي نبودن نظرات بر اضطراب و ترس جوامع و مردم آنها افزوده باشد، اما از سويي اين ترس، تعداد قابلتوجهي از مردم را به رعايت بيش از پيش موارد مربوط به بهداشت فردي و پروتکلهاي بهداشتي در اجتماع و خانواده کرده است.
درباره داستان کرونا از ابتدا تا امروز، با دکتر آرش سيفي؛ متخصص بيماريهاي عفوني، استاديار و عضو هيأت دانشگاه علوم پزشکي تهران، گفتوگويي صورت گرفته که در ادامه ميخوانيد.
با گذشت سه سال از شيوع ويروس کوويد-19، بيماري ناشي از آن، به يک چهره آشنا براي مردم دنيا تبديل شده و جوامع شناختي نسبي نسبت به اين بيماري پيدا کردهاند. اما اگر بخواهيم تعريفي علمي و دقيقتر از کرونا داشته باشيم، اين تعريف چيست؟
اگر بخواهيم خلاصهاي از اين بيماري بگوييم، کوويد-19 مخفف کرونا ويروس 2019 بوده و عامل ويروسي اين بيماري هم سارس کوويد 2 ناميده ميشود. اولين مورد ابتلا به کروناويروس سندروم حاد شديد تنفسي شماره 2 در دسامبر 2019 (پاييز 1398) در ووهان چين شناسايي شد و به دنبال آن، در بهمنماه، سازمان بهداشت جهاني درباره اين بيماري اعلام هشدار جهاني داد و در اسفندماه همان سال هم وقوع پاندمي اعلام شد.
ما از گذشته با دسته کروناويروسها آشنا بوديم و مثلا کروناويروسهايي داشتيم که نوعي از سرماخوردگي ايجاد ميکردند يا کروناويروسهايي را داشتيم که عامل بيماريهاي جديتري مثل مُرس ميشدند؛ سندروم تنفسي خاورميانه که در حوزه کشورهاي عربي خليج فارس ديده ميشود و فعالان حوزه سلامت اطلاع دارند که ما درباره حجاج و کساني که به عتبات عاليات ميروند، هميشه نگراني از ابتلا به بيماري مرس وجود دارد. قديميتر از اين، ما تجربه سارس را هم در آسياي شرقي داشتيم که البته اين بيماري به تدريج فروکش کرد و در حال حاضر چندان خطري از سوي آن وجود ندارد. خلاصه اينکه اين موارد نشان ميدهند ما از قبل با کروناويروسها سروکار داشتيم و آشنا بوديم و اتفاقا کشندگي بيماريهاي مثل سارس و مُرس بيشتر از کوويد19 است. اما چون کوويد19 جمعيت بسيار بزرگتري را در سراسر دنيا درگير کرده، لذا ميزان مرگ و مير ناشي از از همه بيماريهاي ويروسي ديگر بيشتر شده و اکنون يکي از مرگبارترين همهگيريهايي که بشر تجربه کرده، محسوب ميشود.
درباره آمارها هم طبق اطاعات موجود در سايت سازمان بهداشت جهاني، در حال حاضر (نيمه آذرماه 1400) در سطح دنيا بيشتر از 263 ميليون نفر – به شکل تأييد شده – به اين بيماري عفوني مبتلا شدهاند. منظورم از تأييدشده کساني هستند که تست پيسيآر آنان مثبت شده است. همچنين بيشتر از 5 ميليون مرگ ناشي از اين بيماري ثبت شده است. در ايران هم تاکنون موارد تأييدشده کوويد-19، حدود 6 ميليون نفر بوده و 130 هزار فوت هم از بين همين افراد تأييدشده ثبت شده است. البته اين را هم درنظر داشته باشيد که افرادي هستند که تستهايشان منفي ميشود، اما به بيماري مبتلا هستند. همچنين عده زيادي، معمولا در موارد خفيف يا نيمهخفيف بيماري اصلا تست نميدهند و لذا با اينکه به بيماري مبتلا شدهاند جزو آمارها محسوب نميشوند.
ميتوان آمار واقعي مبتلايان را حدود 10 برابر آمار تأييدشدگان تخمين زد. يکي از نکات مهمي که ضروري است درباره اين بيماري بدانيم، شيوه انتقال و سرايت آن است که با آگاهي از اين موضوع ميتوانيم براي مهار آن اقدام کنيم. همانطور که ميدانيد اين ويروس از دسته ويروسهاي تنفسي است و از طريق مخاطات دستگاه تنفسي مثل بيني و حلق و ريه و حتي چشم وارد بدن ميشود. به همين دليل هم هست که توصيه ميشود با استفاده از ماسک و محافظ صورت و عينک از ورود ويروس به بدن پيشگري کنيم. بهجز انتقال از طريق تنفس، اين ويروس از راه تماس هم منتقل ميشود. يعني ممکن است فرد مبتلا به اين بيماري، محيطي را به اين ويروس آلوده کند و من از طريق تماس دستهايم با اين محيط و بعد لمس چشمها يا بيني با اين دستهاي آلوده، ويروس را به بدنم راه بدهم. به همين دليل هم هست که بهجز استفاده از ماسک و محافظ صورت و يا عينک، توصيه به بهداشت دستها يکي از توصيههاي اصلي در پيشگيري است. در کنار همه اين اقدامات ضروري، تزريق واکسن نيز در بدن ما ايجاد ايمني ميکند. اهميت تزريق واکسن در اين است که حتي اگر ويروس وارد بدن ما شد، سيستم ايمني بدن به سرعت آن را از بين ميبرد. با احتساب دوزهاي اول و دوم و يادآور، تا امروز در دنيا تقريبا 8 ميليارد واکسن تجويز شده که عدد قابلتوجهي است. در کشور ما هم در چند ما اخير تزريق واکسن سير افزايشي چشمگيري داشته و فکر ميکنم، همين واکسيناسيون سراسري کمک زيادي به مهار اين بيماري ميکند.
کمي درباره واريانتها يا فرمهاي جهشيافته ويروس کرونا صحبت کنيد؟
طبيعي است ويروسي که از حيوانات وارد جامعه انساني شده، براي گسترش هرچه بيشتر و سازگارتر با ميزبان انساني، به مرور در خودش اصلاحات ژنتيکي ايجاد ميکند و به اصطلاح جهش مييابد. بيشتر جهشهاي ويروس کرونا چندان اهميتي نداشتند، اما جهشهايي هم بودند که به چند دليل باعث نگراني شدند: مثلا قدرت انتقال و سرايت ويروس را بيشتر کردند، يا باعث ايجاد بيماري شديدتري شدند. سازمان بهداشت جهاني اين واريانتها را «واريانتهاي نگرانکننده» ميشناسد و براي نامگذاري آنها از حروف الفباي يوناني استفاده ميکند. مثل واريانتي که سال گذشته در انگليس کشف شد و واريانت آلفا نام گرفت و از اين کشور تقريبا به همه جهان پخش شد.
واريانت بعدي که شيوع آن از آفريقاي جنوبي شروع شد واريانت بتا بود، که آن نگرانيهايي به همراه داشت، اما برخلاف آلفا، اين جهش از ويروس، کشورهاي زيادي را درگير نکرد. بعد نوبت به واريانت گاما رسيد در برزيل، که هم در اين کشور و هم در چند کشور ديگر امريکا جنوبي طغيان کرد، اما اين جهش هم در همان محدود جغرافيايي محدود ماند و به همه جهان سرايت پيدا نکرد. اين سه جهش در سال گذشته روي دادند. اما امسال واريانت دلتا را داشتيم که ابتدا در هند شناسايي شد و بعد به بسياري کشورهاي ديگر هم گسترش يافت و جوامع زيادي را درگير خودش کرد. اخيرا هم که واريانت اُميکرون مطرح شده که منشأ آن آفريقاي جنوبي است و هنوز بحثها دربارهاش تازهاند و اطلاعات ما از آن کامل و دقيق نيست.
اما طبق گفته پزشکان و مسئولان نظام سلامت آفريقاي جنوبي، اين سويه از ويروس، بيماري خفيفتري ايجاد ميکند، ولي سرعت انتقال و ميزان سرايت آن بيشتر است. سازمان بهداشت جهاني هم اظهارنظر درباره واريانت اوميکرون را به مطالعات و بررسيهاي بيشتر موکول کرد. در بررسي ساختار ژنتيکي واريانت اوميکرون معلوم شده که پنجاه جهش ژنتيکي در آن روي داده که سي تا از آنها در منطقه اسپايکاند. علت اهميت اشاره به اين نکته اين است که تعدادي از واکسنهاي موجود، ايمنيشان عليه اسپايک است. اگر ويروس با اين جهشها به جايي برسد که ايمني بدن عليه اسپايک را تحتتأثير قرار بدهد، آنوقت اثر واکسن در ايجاد ايمني در بدن کمتر ميشود. با اين حال مطالعات نشان ميدهند که حتي با وجود اين سي جهش، ايمني نسبي بعد از تزريق واکسن همچنان باقي ميماند و ويروس نميتواند کاملا از سيستم ايمني بدن انسان عبور کند. همچنين مدير يکي از شرکتهاي توليد واکسن گفته که باتوجه به تغييرات ويروس، ما هم واکسنهاي خودمان را ارتقا ميدهيم تا واکسنها ايمني بيشتري در مواجهه با سويه اُميکرون ايجاد کنند.
اما درباره ايمنيزايي، به نکتهاي اشاره کنم. در کشور ما بيشتر از هفتاد درصد مردم حداقل دوز اول واکسن را تزريق کردهاند و احتمالاً بيشتر از هفتاد درصد هم در طي دو سال گذشته به اين بيماري مبتلا شدهاند. اين دو در کنار، يعني ايمنيزايي ناشي از ابتلا همراه با ايمنيزايي به کمک واکسن را «ايمنيزايي ترکيبي» مينامند و بهنظر ميرسد اوميکرون نميتواند در چنين شرايطي، به آساني به خطري جدي تبديل شود، يا حداقل اينکه ما اميدوارم از ايمنيزايي ترکيبي به کاهش محسوسي در شمار مبتلايان باشيم. اما در کنار اين ايمنيزايي ترکيبي و بعد هم تزريق دوز (يا دوزهاي) يادآور واکسن، همچنان استفاده از وسايل حفاظت فردي مثل ماسک و محافظ چشم و نيز توجه به بهداشت دستها ضرورت دارد و هنوز هم باوجود واکسيناسيون فراگير، بازهم زدن ماسک يکي از توصيههاي اوليه و اصلي براي در امان ماندن از کرونا است.
اين را هم درباره تشخيص واريانت اُميکرون اضافه کنم که ما در تست پيسيآر سه ژن از ويروس را شناسايي ميکنيم و اگر دو تا از اين سه ژن مثبت و يکي منفي شود، جهش ژنتيکي در همين يک ژن منفي اتفاق افتاده است و پيسيآر نميتواند آن را شناسايي کند. همين دو ژن مثبت و يک منفي، نشاندهنده اين است که ويروس از نوع واريانت اُميکرون است. اما اگر هر سه مثبت بود، ويروس يکي از واريانتهاي قبلي است. به همين دليل هم نياز به شيوه جديدي براي شناسايي اُميکرون وجود ندارد و همين روش براي شناسايي اوليه اين سويه از ويروس کرونا کفايت ميکند. بسياري از آزمايشگاههاي ما توانايي تشخيص اُميکرون را دارند، اما فعلا تا نيمه آذرماه گزارشي از ابتلا به اين سويه وجود ندارد.
اين بيماري در طول مدتي که در دنيا شيوع يافته، چهرههاي متفاوتي از خود نشان داده و عوارض مختلفي را متناسب با شرايط مختلف، ايجاد کرده است. درباره عوارض ابتلا به کوويد-19 بيشتر و دقيقتر برايمان بگوييد.
بايد اين را درنظر داشته باشيم که ويروس عامل اين بيماري در انسانهاي مختلف، علايم و عوارض متفاوتي از خودش نشان ميدهد. مثلاً افرادي را داريم که در مواجهه با ويروس هيچ علامت خاصي ندارند و ما در اصطلاح به اين افراد ناقل ميگوييم و همچنين افرادي را داريم که ويروس وارد خون آنها ميشود و تمام اندامهاي بدن را درگير ميکند. پس طيف وسيعي از علايم را خواهيم داشت، از حالتي شبيه به سرماخوردگي ساده که با گلودرد و آبريزش بيني خودش را نشان ميدهد تا درگيري ارگانهاي اصلي بدن مثل ريه و قلب و مغز که مشکلات جدي براي فرد ايجاد ميکند (کرونا از آن دسته ويروسهايي است که ميتواند همه اعضاي بدن حتي کبد و کليه را هم درگير کند). مثلا اگر ريه آنقدر درگير شود که نتواند اکسيژن کافي براي بدن توليد کند يا درگيري مغز و قلب باعث سکته شود، هرکدام از اينها ميتواند خطرات جاني براي فرد درگير ايجاد کند.
اگر فرد مبتلا يکي دو هفته اول بيماري را پشتسر بگذارد، سيستم ايمني بدن ويروس را شناسايي و آن را از بدن پاک ميکند، که يعني بدن ديگر درگير کرونا نيست و فقط آسيبهايي که به ارگانهاي بدن زده باقي مانده است. از اينجا به بعد، باتوجه به ميزان آسيب وارد شده، وارد بحث نقاهت و بازتواني بيمار ميشويم که گاهي ممکن است طولاني شود. اين عوارض فردي است، اما خود همهگيري کرونا منجر به بروز عوارض کلاني در سطح جامعه نيز شده، اقتصاد را تحث تأثير قرار داده و براي بسياري از مشاغل مشکلاتي ايجاد کرده است.
وضعيت کشور ما را در مواجهه با بحران کرونا چگونه ارزيابي ميکنيد؟
بايد بپذيريم در مواجهه با اين بيماري – با آن سطح از شيوع و تعداد بالاي مبتلايان – که براي همه ناشناخته بود و به آن شکل ناگهاني همه دنيا از جمله کشور ما را درگير کرد، آمادگي براي سياستگذاري و اجراي درست اين سياستها وجود نداشت و نقصهايي در آغاز همهگيري چه در سياستگذاري و چه در اجرا ديده شد. در کنار اين نقص، اوايل همهگيري ما با کمبود امکانات – مثل کيتهاي تشخيص و دستگاههاي پيسيآر – هم دستوپنجه نرم ميکرديم. از آن وضع به اينجا رسيديم که اکنون بيشتر بيمارستانهاي ما مجهز به آزمايشگاههاي تشخيص کرونا هستند. اما درباره درمان، هنوز داوري قطعي براي درمان اين بيماري نداريم و توليدات برخيها شرکتها که روي اين موضوع کار کردند هم هنوز به عموم جامعه عرضه نشده است.
در ابتدا فهرستي طولاني از داروهاي موثر براي درمان کرونا نام برده ميشد و بهنظرم اشتباه رسانههاي جمعي بود که اين اسامي را در سطح جامعه مطرح ميکردند و اين باعث ميشد که مردم از کادر درمان توقع استفاده از اين داروها را داشته باشند. حتي خانواده بيمار به پزشکان ميگفتند که فلان دارو را براي بيمار ما استفاده کنيد. درحاليکه مثلا درمان سرطان، شيميدرماني است اما از داروهاي شيميدرماني را در رسانهها نام نميبريم و افراد هم دنبال اين نميرود که خودم کدام دارو را براي مريضم انتخاب کنم و اين کار را به تشخيص پزشک ميسپارند. در زمينه کرونا هم بايد به همين شکل پيش ميرفتيم و تجويز دارو بايد به کادر درمان واگذار ميشد و اساميشان به واسطه رسانهها سر زبانها نميافتاد. همين موضوع مشکلي اساسي در حوزه درمان ايجاد کرد و سيستم بهداشت و درمان کشور را تحت فشار گذاشت. به ويژه اينکه به مرور معلوم شد بيشتر اين داروها که اسمشان مطرح شده بود عملاً تأثير چنداني در درمان کرونا ندارند.
همچنين از کمبود وسايل حفاظي مثل ماسک هم اذيت شديم. تهيه ماسک مناسب و مواد شوينده براي کل کشور معضل بزرگي که خوشبختانه با گذشت زمان و سياستگذاري مناسب و همکاري شرکتهاي توليدکننده به جايي رسيدم که ديگر با کمبود محسوسي در اين حوزه مواجه نيستيم. درباره واکسن هم بايد به اين واقعيت توجه داشت که واکسن کرونا واکسني نبود که از قبل وجود داشته باشد و شرکتهاي داخلي و خارجي در دوره همهگيري بود که به سرعت مراحل مطالعه و تحقيق را انجام دادند و محصول خودشان را براي استفاده عموم جامعه ارائه دادند. البته تأخيرها در تأمين واکسن مشکلاتي را براي کشور ايجاد کرد، اما خوشبختانه در چند ماه اخير واکسيناسيون سرعت مطلوبي گرفت و شرايط بهتري در موضوع مقابله با بيماري کرونا در کشور رقم خورد.
بهجز کمبود امکانات، بهخصوص در ابتداي همهگيري، شاهد کمبودهاي علمي هم بوديم. بسياري از دستورالعملهايي که از سوي سازمانهاي مختلف ارائه ميشد با يکديگر تناقض داشتند و همين چندگانگي به مشکلات دامن ميزد، آنهم در شرايطي که نياز بود و توقع ميرفت که شاهد وحدترويه باشيم. حتي رسانهها در پرداختن به موضوع استفاده از وسايل حفاظتي و مباحث پيشگيري اشتباهاتي داشتند. همه اينها در کنار هم بر مشکلات کشور در ابتداي شيوع کرونا ميافزود. در همه دنيا، براي مديريت چنين بحرانهايي از متخخصان کنترل بيماريهاي عفوني در هستههاي تصميمگيري استفاده ميکنند. ما در کشور خودمان در حوزه کنترل بيماريهاي عفوني متخصصاني در سطح جهاني با بالاترين رتبه علمي داريم، اما نبودنشان در هسته تصميمگيري براي اين بحران ديده ميشد. هرچند دانشگاهها از علم اين متخصصان بهخوبي استفاده کردند، اما در سطوح بالاي تصميمگيري و سياستگذاري حضور اين افراد کمرنگ بود.
مشکل ديگر، کساني هستند که به عمد يا به سهو، با اصول کنترل عفونت مخالفت ميکنند. احتمالا آنهايي که به عمد چنين ميکنند، دنبال اين هستند که از آب گلآلود ماهي بگيرند و طرفداراني براي خودشان جمع و شهرتي کسب کنند. مثلا درباره واکسن مخالفيني وجود دارند يا حتي کساني که با استفاده از ماسک مخالفند. همين چيزها از معضلات موجود در دل بحران است. با توجه به اينکه هنوز دارويي براي درمان قطعي کرونا نداريم، فعلا تنها سلاحي که در مواجهه با اين همهگيري داريم، پيشگيري است و بايد بتوانيم با ماسک و واکسن از خودمان در مقابل ويروس دفاع کنيم. اما وقتي عدهاي در جامعه عليه همين حداقل امکانات صحبت ميکنند، برخيها از تزريق واکسن منصرف ميشوند يا از ماسک استفاده نميکنند و همين کارها، مديريت اين همهگيري را مشکلتر ميکند و آمار مبتلايان و مرگ و مير را بيشتر ميکند. به همين دليل شايد لازم باشد که در مواجهه با اين افراد، تصميمهاي جديتر و محکمتري گرفت تا کل جامعه در موضوع پيشگيري و کنترل بيماري کرونا به ذهنيتي واحد برسد.
براي پرداختن بيشتر به مشکلات، ميتوانيم جزء به جزء مسائل را بررسي کنيم و در هرجا عيبها را ببينيم، اما بهنظرم در اين گفتوگو جاي ايراديابي به اين شکل نيست و همين چند عنوان کلي که به آنان اشاره کردم براي اين صحبتمان کفايت ميکند. همچنين کساني در ميان مسئولان و مديران سطوح مياني روي شناسايي و رفع اين مشکلات متمرکز هستند و ميبينيم که براي بسياري از مشکلاتي که در آغاز وجود داشت به مرور چارهانديشي شد.
آيا داستان کرونا روزي به پايان خواهد رسيد؟
شايد صحبت صحيحتر اين باشد که بپرسيم پاندمي کرونا چه زماني تمام ميشود، زيرا چنانکه ميدانيد بعد از پايان پاندمي بازهم موارد ابتلاي موردي و فردي وجود خواهد داشت، شبيه به بيماري آنفلوانزا که هر سال شاهدش هستيم. بحث اين است که ما بتوانيم پاندمي را به پايان برسانيم. سه جز هست که به شرط وجود هرسه در کنار هم، پاندمي تمام ميشود: يکي استفاده صحيح از وسائل حفاظت فردي است، چون ويروس خارج از بدن مدت زيادي زنده نميماند و اساسا براي تکثير و گسترش به بدن ميزبان نياز دارد. به همين دليل اگر با استفاده از وسائل حفاطتي مانع از ورود ويروس به بدنمان شويم، عملا ضربه بسيار بزرگي به چرخه تکثير و انتشار ويروس ميزنيم.
در کنار آن، واکسيناسيون نيز نقش بسيار مهمي در شکستن چرخه انتشار دارد و هرچه پوشش واکسيناسيون بيشتر باشد، ويروس کمتر امکان گسترش پيدا ميکند. سومي هم که در واقع تير نهايي به پاندمي است و هنوز در اختيارش نداريم، دارو براي درمان قطعي اين بيماري است. اگر دارو توليد و در دسترس عموم اعضاي جوامع قرار بگيرد هم فرد مبتلا درمان ميشود و هم دوره تکثير و انتشار در بدن ميزبان کاهش مييابد. وجود اين سه باهم، به معني پايان پاندمي خواهد بود.