در گفتوگو با دکتر امیر امامی؛ رئیس کمیته اجرایی کنترل عفونت دانشگاه علوم پزشکی شیراز مطرح شد
موضوع بهداشت محیط و کنترل عفونتهای بیمارستانی که از اواخر قرن 18 بحث آن مطرح شد، بهعنوان یکی از مباحث مهم در امور بیمارستانی، نظر متخصصان را به خود جلب کرده، چراکه علیرغم افزایش نیروهای متخصص در رشتههای مختلف و ایجاد روشهای نوین پزشکی بهویژه عملهای جراحی پیچیده، مشکلات بهداشت محیطی و عفونتهای مراکز درمانی، نتیجه عملهای جراحی را تحتتأثیر قرار داده و از طرفی موضوع پسماندهای بیمارستانی نیز بهعنوان یک مشکل زیستمحیطی، سلامت جامعه را تهدید میکند. مسأله بیماریهای عفونی و کنترل عفونت، امروزه در سطح گستردهای نظام سلامت كشورها را به چالشی جدی کشیده است. در این میان بروز عفونتهای بيمارستانی از حدود 5 درصد در كشورهای توسعهيافته تا حدود 20 درصد در كشورهای توسعهنيافته و در حال توسعه متغير است. بنابراين كنترل و به حداقل رساندن اين عفونتها تا حد ممكن، اهمیتی ویژه یافته است.
دکتر امیر امامی؛ عضو هیأت علمی میکروبشناسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و رئیس کمیته اجرایی کنترل عفونت این دانشگاه در گفتوگویی اختصاصی، ضمن تشریح اهمیت مسأله کنترل عفونت و وجوه مختلف بحث استریلیزاسیون در مراکز درمانی، به چالشهای پیشروی این موضوع در کشور پرداخت و راهکارهایی عملی مطرح کرد.
در ابتدا بفرمایید که بحث کنترل عفونت و توجه به وجوه مختلف آن چقدر اهمیت دارد و کمیته کنترل عفونت دانشگاه علوم پزشکی شیراز در پاسخ به چه نیازهایی شکل گرفت؟
بحث کنترل عفونت موضوعی است که سالیان سال در دنیا مطرح بوده، اما بهصورت مستند این موضوع تقریبا از سال 1350 در ایران و ابتدا در شهرهای شیراز و اهواز و چند بیمارستان در تهران مطرح شده است. اما بحث کنترل عفونت با توجه به نقش و اهمیت بهسزایی که داشته، اولینبار و تنها در شیراز بهصورت جدی، منسجم و در قالب یک کمیته بیمارستانی از سال 1359 مطرح و در قالب برنامههای کنترل عفونت و پیشگیری مورد توجه خاصی قرار گرفت.
در طی این سالها این موضوع در دانشگاه علوم پزشکی شیراز پیگیری و سیاستگذاری شد تا در نهایت منجر به تشکیل کمیته اجرایی کنترل عفونت دانشگاه جهت پیگیری دستورالعملهای بروز بینالمللی، تشکیل ساختار اجرایی در کلیه مراکز درمانی و بیمارستانی استان و پیگیری مصوبات و آموزش در این حوزه شد. در این حوزه گروه هدف این برنامه، بیمارانی هستند که بیشتر از مدت 24 ساعت را در مراکز درمانی و بیمارستانی بستری هستند. عوامل اجرایی این برنامه نیز تمامی افراد شاغل در مراکز درمانی اعم از پزشک، پرستار، بهیار، دانشجو، پرسنل خدمات و واحدهای اداری و هر فردی که به نحوی در فرآیند مرکز مشغول به فعالیت بوده، هستند.
در حال حاضر با وجود پیشرفتهای بسیار زیادی که در حوزه درمان و مدیریت بیماری در دنیا شکل گرفته، اما متأسفانه تهدیدهایی مانند بیماریهای عفونی و عفونتهای در گردش، بزرگترین تهدید سر راه درمان بیماران است که در صورت عدم توجه میتواند بسیاری از فرآیندهای درمانی را با مشکل مواجه کرده و تهدید مرگ را برای افراد بیمار بهویژه کسانی که تحت درمانهای تهاجمی خاص مانند جراحی قرار گرفتهاند را به ارمغان آورد.
یکی از بزرگترین تهدیدها در رابطه با شیوع بیماریهای عفونی، عدم رعایت بهداشت در فضاهای خارج از منزل ازجمله سفر، محل کار و فضاهایی است که در آنها فعالیت انجام میشود. اما در بسیاری ازموارد با توجه به اینکه افراد سالم دارای سیستم ایمنی سالمتری هستند، از اینرو میتوانند نسبت به بسیاری از بیماریها مقاومت نشان داده و علائم بیماری و عفونت را بروز ندهند. اما موضوع عفونت در مراکز درمانی که افراد بستری در آن حضور دارند، به دلیل داشتن سیستم ایمنی ضعیفتر نسبت به افراد عادی جامعه، بسیار پررنگتر و تهدیدآمیزتر است. در بحث بیمارستانی به دلیل اینکه افراد از گروههای مختلف از بیمار تا کادر درمان، بیشتر در معرض عفونت قرار دارند، گردش بیماریها را بهصورت خاص در این محیطها میبینیم.
با توجه به این اهمیت و نقش اجرای سیاستهای کنترل عفونت در کاهش خطرات مبتنی بر عفونتها در این حوزه حساسیت بالاتری وجود دارد که باعث می شود یک سری از فرایندها در تمامی مراکز درمانی بهصورت استاندارد تحت عنوان کنترل عفونت تعریف شده و وظیفه این تیم این است که بیماریهای عفونی اعم از باکتریایی، ویروسی، قارچی و انگلی را مورد شناسایی قرار داده و در صورت ارائه گزارش مبتنی بر درگیری افراد با این موارد موظف هستند که با مدیریتهای مداخلهای از طریق درمان دارویی جهت درمان و کنترل عفونت در فرد آلوده و استفاده از فرایندهای پاکسازی در راستای حذف عامل و منشاء محیطی آلودگی اقدامات کنترلی را در دیگر محیطهای مرکز درمانی و افراد درگیر را مدیریت و جلوی انتقال و شیوع بیشتر عفونت را بگیرند.
کلا چیزی را که تحت عنوان میکروب مطرح میکنیم، در بدن همه ما بهصورت طبیعی وجود دارد و تقریبا شاید بتوان گفت تعداد سلولهای باکتریایی در بدن ما از تعداد سلولهای بدنمان هم بیشتر است. اما چون با بدن ما سازگار شدهاند، تحت عنوان فلورهای طبیعی مطرح هستند و در حیات و زیست و سلامتی ما نقش بهسزایی دارند. اما زمانی که این فاکتورها چه از نظر تعداد و چه از نظر نوع از کنترل خارج میشوند، یا از فردی به فرد دیگر و یا از محیطی از بدنمان به محیطی دیگر از بدن خودمان منتقل شوند، در اینصورت به بیماری تبدیل شده و میتوانند برای ما مشکلساز شوند. سادهترین توضیح و مثال آن این است که به افراد توصیه میکنیم دستتان را به چشمتان نزنید.
در حدود هفت سال اخیر که بنده مسئولیت این کمیته را برعهده داشتم، یک سری از فرایندها را مدیریت کردیم. در این فرایند بررسی کردیم که گردش عفونت در بیمارستانهای ما چگونه است. یکی دیگر از تهدیدهایی که در بحث کنترل عفونت در دنیا شکل گرفته و ما سریعا شروع به کار روی آن کردیم، بحث مقاومت دارویی است. از داروهایی که بهصورت معمول در درمان عفونتها مورد استفاده قرار میگیرد، آنتیبیوتیکها هستند. متأسفانه طرف حساب ما میکروارگانیسمها هستند که موجوداتی هوشمند بوده و در راه مقابله با آنها این میکروارگانیسمها نیز با ما مقابله میکنند که این مقابله تحت عنوان مقابله دارویی مطرح است. بر این اساس ما الگوهایی را طراحی میکنیم که مثلا اگر در بیمارستانی عفونتی شیوع پیدا کرد، این شیوع چه الگوی مقاومتی دارد و آیا درمان آنتیبیوتیکی که برای آن انجام میدهیم، مناسب هست یا نه. در این راستا در قالب کمیته کنترل عفونت، سیاستهای شناسایی بیماریهای عفونی، شناسایی الگوی مقاومت برای درمان و کنترل عفونت را انجام میدهیم.
بحث کنترل عفونت، فقط مختص مراکز درمانی نیست. واقعیت امر این است که خیلی از معضلاتی که در بیمارستانها به آن دچار میشویم، نشأت گرفته از جامعه است. در بسیاری از موارد به دلیل عدم رعایت بهداشت فردی، انواع عفونتها در قالبهای مختلف در بین افراد شیوع پیدا کرده و به واسطه انتقال در سطوح مختلف باعث بروز بیماری میشود. از شیوع کرونا حداقل بهعنوان یک فرصت میتوان درس گرفت که مدل زندگی و فکر و فرهنگ خود را اصلاح کنیم و از این طریق حداقل بحث بهداشت فردی و بهداشت دست را رعایت کرده و بتوانیم به این طریق از انتقال بسیاری از بیماریها در جامعه ممانعت کنیم. حتی در این راستا بسیاری از رفتارهای اجتماعی را که باعث گردش بیماریهای عفونی در جامعه میشود، مانند دست دادن و روبوسی کردن را بتوانیم اصلاح کنیم.
یکی دیگر از دغدغههای مهم در بحث بیماریهای عفونی، مقاومتهای دارویی است که از سال 2007 زنگ آن در دنیا به صدا درآمده است. در این مدت بحث بیماریهای عفونی بهویژه اشکال مقاوم آن نسبت به درمانهای دارویی آنقدر خطرناک شده که در صورت عدم رعایت ممکن است به جایی برسیم که افراد به دلیل یک عفونت ساده جان خود را از دست بدهند.
همیشه بیماریهای عفونی وجود داشته و در واقع مانند یک کوه یخ بود که تنها قسمت کوچکی از آن که از آب بیرون بود را میدیدیم. ولی وقتی یک چنین بیماری شیوع پیدا میکند، عظمت این کوه یخ را مشاهده میکنیم. میتوانم بگویم که در بیش از یک دهه اخیر، بهقدری بیماریهای عفونی در دنیا و حتی کشور خودمان کنترل شده بود که کسی باور نمیکرد یک بیماری ساده به پاندمی وسیع و خطرناک تبدیل شود. باید حواسمان باشد زندگیمان را به سمتوسویی پیش ببریم که اگر خطر و تهدیدی هم شکل میگیرد، حداقل افراد در زنجیره انتقال سهمی نداشته باشند و بتوانیم خانواده و جامعه خودمان را در برابر خطر بیماریهای عفونی محافظت کنیم.
نزدیک به دو سال است که بیماری کرونا چهره دنیا را تغییر داده و کشورهای جهان در سطوح مختلف با این پاندمی درگیر شدهاند. بیماری کرونا با وجود همه تهدیدهایش، فرصتهایی را نیز بهوجود آورده تا از طریق آنها بتوانیم سبک زندگیمان را اصلاح کنیم و نسبت به برخی موارد حساسیت بیشتری داشته باشیم. این بیماری چطور توانسته اهمیت استریلیزاسیون و کنترل عفونت را نشان دهد و به نوعی ارزیابی و محکی باشد از اینکه ما در این زمینه در چه سطح و وضعیتی قرار داریم؟
بهطور کلی یکی از دغدغههایی که در بحث کنترل عفونت نه صرفا در محیطهای بیمارستانی، بلکه حتی در سطح اجتماع داریم، بحث بهداشت فردی و از آن مهمتر بحث بهداشت دست بود. قبل از شیوع بیماری کرونا از دیدگاه یک متخصص میکروبشناسی، یکی از چیزهایی که ما همیشه به آن اصرار داشتیم، شستوشو و رعایت بهداشت دست بوده و اعلام میکردیم که وقتی کسی دستش آلوده است، آنرا به دیگر نقاط بدن خود بهویژه ناحیه صورت نزند، اما متأسفانه در این زمینه چندان موفق نبودهایم و جالبتر اینکه حتی با حضور نمایندگان سازمان بهداشت جهانی، دورههایی با موضوع اهمیت و نحوه رعایت بهداشت دست در ایران برگزار شد، اما حتی خیلی از همکاران خودمان در حوزههایی غیر از تخصص بیماریهای عفونی هم این موضوع را جدی نمیگرفتند و به ما میخندیدند.
اما بیماری کرونا با توجه به شرایطی که پیش آورد، این موضوع را پررنگ و به ما کمک کرد که بحث بهداشت، اصول بهداشت فردی، حتی دیدهبوسی، دست دادن و در آغوش گرفتن که ما ایرانیها برخلاف دنیا خیلی انجام میدادیم، را از زاویه دیگری بنگریم. اکنون تقریبا غیرممکن است افراد با یکدیگر تماس داشته باشند یا به چیزی دست بزنند و بهداشت دست را رعایت نکنند. میتوان گفت که این موضوع بهعنوان یکی از نکات بسیار مثبتی بود که کرونا بهعنوان یک تهدید آنرا به ما یاد داد. در کنار بهداشت فردی، در ارتباط با بیمارستانها هم توانستیم در بحث حفاظتهای فردی مخصوصا روی بحث پرسنل و انتقال جدی کار کنیم. توانستیم بهطور عملی این موضوع را ثابت کنیم که حتی فردی که کاملا سالم بهنظر میرسد، ممکن است برای شخصی دیگر خطرآفرین باشد.
مورد بعدی، بحث استریلیزاسیون است. در این زمینه در محیطهای درمانی بیشتر به سطوح یا تجهیزاتی که مورد استفاده قرار میگیرند، تأکید میشود. بیماران کرونایی ارتباطی به وسایل و تجهیزات جراحی و … پیدا نمیکنند و درمانهای دارویی و مراقبتهای تنفسی دریافت میکنند. به همین دلیل بحث استریلیزاسیون در مراکزی که بیماران کرونایی را بستری و درمان میکنند، شاید چندان گسترده نباشد. ما بیمارستانها را به دو دسته طبقهبندی کردهایم؛ یک دسته بیمارستانهایی هستند که در آنها صرفا بیماران کرونایی بستری میشوند. در بحث استریلیزاسیون درباره بیماران کرونایی و تنفسی، چون بحث قرنطینه مطرح است، شاید موضوع چندان مصداق نداشته باشد اما در کل احتیاطهای ما خیلی بالاست. از این نظر که بستهبندیها باید درستتر انجام شود و حساسیتها نسبت به گذشته بیشتر شده است. پیش از این دوران، خیلی از مراکز درمانی برخی وسایل و تجهیزات تاریخ مصرف گذشته را به اسم اینکه استریل هستند، استفاده میکردند و حساسیت چندانی در این زمینه نداشتند و حتی در مواردی وسایل را از مراکزی که چندان معتبر نبودند و بستهبندی مناسبی نیز نداشتند، تهیه میکردند. اما کرونا باعث شد حداقل این حساسیتها خیلی بالاتر برود، مردم آگاهتر شوند، سیستم درمانی ما حساستر شوند، مراکز و کارپردازیهایی که میخواهند وسایل و تجهیزات را آماده کنند، دقت بیشتری داشته باشند. حتی خیلی از مراکز ما، واحدهای CSR و CSSD خود را ارتقاء دادند که این خیلی به ما کمک کرد.
آیا استانداردهای ما را در این زمینه کافی میدانید؟
در بحث استاندارد ما گاهی پشت میز براساس کتابچهها و دستورالعملهای روز دنیا تصمیم میگیریم، اما ظرفیتها و توانمندیهای موجود ما درنظر گرفته نمیشود. در موضوع استانداردسازی حتما باید اجرایی شدن آن را نیز بررسی کنیم. واقعیت امر این است که ما به یک سری از تجهیزات و امکانات دسترسی نداریم. مثلا یک دستگاه خیلی خاصی را از یک کمپانی معتبر خریداری میکنیم، اما تجهیزات مصرفی مرتبط با آن را در اختیار نداریم، لذا دستگاه خوابیده و استفاده نمیشود. در مواردی ناچاریم از مواد و تجهیزات جایگزین استفاده کنیم که همین خسارتهای زیادی وارد میکند.
یکی دیگر از آسیبهایی که در بحث استریلیزاسیون با آن مواجه هستیم این است که گاها در چرخه مهم و حساس استریلیزاسیون، از افراد غیرمتخصص استفاده میکنیم. فرد غیرمتخصصی که در این بخش فعالیت میکند، چون آگاهی نسبت به این چرخه ندارد، گاها این بحث را صرفا یک شستوشوی ساده میبیند و یا بستهبندیها را با دقت و اصولی انجام نمیدهد و در مواردی اتفاق افتاده که بستهبندیها نفوذ دارند. یا در سطحی بالاتر مثلا در زمینه سیستمهای اتوکلاو، گازی و… متأسفانه یکی از بهترین چیزهایی که ما میتوانیم استفاده کنیم یا اشعه گاما بوده یا اتیلن اکساید است که دسترسی آن در کشور بسیار محدود است و افراد به سیستمهای پلاسما با غلظتهای پایین با تایمینگ متعدد رو میآورند.
در زمینه تولید اشعه گاما، سازمان انرژی اتمی ما کار کرده و در چند شهر نیز فعال شده است. در ارتباط با سیستم اتیلن اکساید نیز تا جایی که من اطلاع دارم، شاید تنها منطقهای که با حجم بالا و درصد گاز با بالاترین خلوص کار میکند، استان فارس است که زیرنظر کمیته اجرایی کنترل عفونت دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مرکز فراوری مجدد تجهیزات پزشکی با مجوز وزات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، راهاندازی کردیم. خوشبختانه در حال حاضر در شهرک صنعتی جهرم، یک واحد دانشبنیان در این زمینه راهاندازی شده و مجوز گاز اتیلن اکساید چون یک گاز خیلی خاص و پرخطر است را دریافت کردهایم. در این واحد، کپسولهای 60 کیلویی با درصد خلوص بالا مورد استفاده قرار میگیرد. پرسنل مرتبط با این واحد نیز کاملا حرفهای و تخصصی با این دستگاه کار میکنند و میتوان گفت تنها واحد کشوری هستیم که بهصورت وسیع، بحث فراوری مجدد را در کمیته کنترل عفونت دانشگاه راه انداختهایم و کل جنوب کشور را نیز پوشش میدهیم.
در شرایط تحریمها، کمیته کنترل عفونت دانشگاه با مجوز وزارت بهداشت، تصمیم گرفت بحث فراوری مجدد مطابق با اتحادیه اروپا صورت گیرد. در تمام دنیا برخی تجهیزات و وسایل یکبار مصرف هستند، ولی آنقدر کیفیت آنها بالاست که حیف است دور ریخته شود و خود اتحادیه اروپا و بهویژه آلمان هم در قالب شرکتهای زیادی این کار را انجام میدهد. در این سیستم، تجهیزات جمعآوری و شستوشو و در فرایندی دوباره استریل و بستهبندی میشوند. تجهیزاتی مانند تجهیزات قلب، چشمپزشکی و بسیاری از وسایل باکیفیت اتاق عمل، در این دسته قرار میگیرند. قبلا خیلی از این وسایل یکبار مصرف دورریخته میشدند که این موضوع علاوه بر از بین بردن منابع، بحث افزایش زبالههای عفونی را هم برای ما ایجاد میکرد. از سویی متأسفانه به دلیل عدم دسترسی، تحریم و گرانقیمت بودن بسیاری از این تجهیزات، هزینههای زیادی بر دوش سیستم درمان کشور قرار میگرفت. اما با مجوز وزارت بهداشت خیلی از این تجهیزات و دستگاهها از لحاظ بحث کنترل عفونت و کنترل کیفیت شناسایی و بررسی شد. تجهیزاتی که قابلیت فراوری مجدد داشتند، پس از پاکسازی و شستوشو و بستهبندی مجدد در واحد اتیلن اکساید که تقریبا فقط در شیراز داریم، استریلیزه میشدند.
بهنظر شما برای رفع مشکلات موجود در چرخه استریلیزاسیون و کنترل عفونت بهویژه در زمینه نیروهای متخصص یا آموزش نیروها چه باید کرد؟
در بحث نیروی انسانی متخصص، متأسفانه یا خوشبختانه یکی از مشکلات ما در زمینه نیروگیری است. خیلی از نیروهای ما بهصورت طرحی و موردی در این واحدها به فعالیت مشغول میشوند. آموزشها به هر فردی که وارد این سیستم شود، داده میشود. دو نوع آموزش داریم، یک نوع آموزش تکنیکال است که به فرد میگوییم کجا کار میکنی و چه میکنی و حساسیت فرایند چه اندازه است. دومین نوع آموزش، مربوط به تجهیزاتی است که فرد با آنها کار میکند. حتی یک اتوکلاو یا یک لاندری ساده، کارایی متفاوتی دارند. با توجه به اینکه تجهیزات ما در دورهها و فواصل مختلف با برندها و کیفیتهای مختلف، از سوی افراد گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرند، یکی از مشکلات ما این است که نیرویی را آموزش میدهیم و سر کار میگذاریم و بعد از مدتی که طرحش تمام میشود یا دوره قراردادش تمام میشود، نیرو عوض شده و دوباره سیستم باید برای آموزش نیرو و یا خسارتهای احتمالی به تجهیزات، هزینه صرف کند.
ما نیاز به آموزش نیروی انسانی و نحوه استفاده از تجهیزات و سیستم داریم. همچنین نیاز داریم که در بسیاری از بخشها تجهیزات بهروزتر شود. خیلی از دستگاههای ما بیش از 40 یا 50 سال عمر داشته و کارایی و کیفیت اولیه را ندارند و فقط با این دستگاهها سیستم را میچرخانیم که البته شاید یکی از دلایل اصلی این مسأله همان بحث تحریمها و عدم دسترسی است. حتی در زمینه مراودات داخلی هم ضعف داریم. در سازمانهای متولی مثل سازمان استاندارد و وزارت صنعت، مراکز متمرکزی برای تأمین تجهیزات وجود ندارد. حتی اگر قرار است برای تجهیزات تعمیرات دورهای صورت گیرد، هماهنگیها و هزینهها باید از بالادست صورت گرفته و تأمین شود. بین دستگاههای مختلف کشور نیز همافزایی چندان وجود ندارد و جزیرهای عمل میشود.
در مقام مقایسه، کیفیت فرایند استریلیزاسیون در مراکز دولتی و خصوصی، چگونه است؟
در سالهای اخیر یکی از اتفاقات خیلی خوبی که در کشور افتاد، حرکت واحدها به سمت خصوصیسازی بوده است. در بحث خصوصیسازی در بخش بیمارستانها، فشار و ممیزی سختگیرانهتری وجود داشته و اگر ظرفیتهای خوبی فراهم نمیشد، مجوز راهاندازی بیمارستان نیز صادر نمیشد. همین امر باعث شد که بسیاری از تجهیزات و سیستمهایی که بخش خصوصی خریداری میکند، از برندهای بهتر و باکیفیتتر باشد.
از سوی دیگر در بیمارستانهای خیلی قدیمی هم با اعتبارات اختصاص داده شده، توانستیم خیلی از تجهیزات را ارتقاء دهیم، اما باز هم به دلیل مشکلات ناشی از تحریمها و یا عدم تأمین اعتبارات، متأسفانه خیلی از تجهیزات بیمارستانهای دولتی بهروزرسانی نشده و در بسیاری موارد هنوز از سیستمهای قدیمی استفاده میکنیم. از این منظر شاید تجهیزات بیمارستانهای خصوصی نسبت به بیمارستانهای دولتی وضعیت بهتری داشته باشند. اما یک حسن بیمارستانهای دولتی این است که بازرسی و نظارت بیشتری روی آنها صورت میگیرد.
یک نکته دیگر اینکه در بیمارستانهای دولتی برای کاهش هزینهها تا اندازهای دنبال قیمتهای نرمال در زمینه تأمین تجهیزات ازجمله دستگاههای استریلیزاسیون هستیم که به دلیل گران بودن، گردش کار نخوابد. به همین دلیل شاید بیمارستانهای خصوصی در این زمینه هم وضعیت بهتری داشته باشند. جمیع موارد ذکر شده باعث شده یک بالانس بین مراکز درمانی خصوصی و دولتی وجود داشته باشد.
با در نظر گرفتن شرایط تحریمها و همچنین پاندمی کرونا، پیشنهادات شما برای بهبود وضعیت و کارکرد واحدهای استریل در بیمارستانها چیست؟
در شرایط عادی هم ما مشکلات را داریم و کرونا هم در همه دنیا مزید بر علت شده است. بهنظر من در حال حاضر یکی از بهترین راههای پیشروی ما، اعتمادسازی به تجهیزات داخلی است. ما ظرفیتهای داخلی خیلی خوبی داریم، اما بروکراسیهای اداری، سد راه شدهاند.
مثلا شرکتهای دانشبنیان و متخصصان، نخبگان و فارغالتحصیلان خیلی خوبی داریم که در حوزههای مختلف هم دانش دارند و هم آموزش دیدهاند. اگر ارتباط صنعت و دانشگاه بیشتر و منسجمتر شود، میتوانیم حداقل هزینههایی که صرف پایاننامهها میشود را به سمت تولید و عملیاتی شدن ببریم. باید فارغالتحصیلان حمایت و شرکتهای دانشبنیان، تقویت شوند. همچنین باید سختگیریهایی که روی بحث استفاده از تجهیزات وجود دارد را کم کنیم.
نکته دیگر اینکه اگر شرکتهای دانشبنیان یا نخبگان ایدهای برای تولید دارند، باید از مراحل مختلف بگذرد تا بتواند مجوز بگیرد، اما مثلا یک محصول چینی تنها با یک مجوز وارد کشور میشود. ما اکنون در مرحلهای قرا داریم که باید به جوانان خود اعتماد کنیم و حداقل آنها را آموزش دهیم. اگر از همین امروز هم شروع کنیم، تا 30 عقب هستیم و نتیجه آنرا 30 سال دیگر میبینیم.
خیلی از تجهیزاتی که امروز به آنها وابسته هستیم، توان تولید داخلی آنها وجود دارد. ما زیرساخت و مواد اصلی را در اختیار داریم، فقط متأسفانه روی صنعت تبدیل کار نکرده و خود را در این زمینه وابسته کردهایم. در این راستا نیازمند یک عزم و همت ملی هستیم.