گردآوری و ترجمه: شیما زالی، پرهام مقیمی
اساس دوز سوم یا تقویت کننده
دلایل زیادی برای لزوم استفاده از دوز تقویتی واکسن کرونا وجود دارد:
کاهش ایمنی در برابر بیماری در اثر گذشت زمان به خصوص بیماری شدید
کاهش ایمنی در برابر سویه های جدید ویروس
حفاظت ناکافی برای گروه های پرخطر
نیاز به دوز تقویت کننده ممکن است بر اساس نوع واکسن، شرایط اپیدمیولوژیک ، گروه های پرخطر و سرعت واکسیناسیون متفاوت باشد.
نکات مهم:
1-کاهش مصونیت
تاکنون ارتباط معناداری برای شدت و مدت مصونیت اثبات نشده است. مطالعات نشان می دهد که بین میزان اثر واکسن های مختلف در برابر ابتلا همراه با علائم و میانگین تیتر آنتی بادی های نوترولایزر (Nab) که در اثر همان واکسن تولید شده اند، رابطه وجود دارد.
اما مشخص نیست که کاهش تیترها در طول زمان واکسیناسیون نشان دهنده کاهش اثربخشی واکسن ، به ویژه در برابر سویه های خطرناک (VOCs) است.
در حالی که داده های ایمنی زایی برخی از واکسن ها نشان می دهد که آنتی بادی ها حداقل به مدت 6 ماه باقی می مانند، ولی کاهش آنتی بادی های نوترولایزر گزارش شده است
اگرچه ممکن است ایمنی در برابر کرونا از بین برود ، اما محافظت در برابر بیماری شدید به احتمال زیاد به دلیل ایمنی سلولی حفظ می شود .
2-اثر بخشی واکسن
در حال حاضر داده های موجود برای اثبات این موضوع که اثربخشی واکسن ها بعد از 6 ماه کاهش می یابد، کافی نیست. با این حال گزارشات حاکی از تضعیف اثربخشی واکسیناسیون در برابر برخی واریانت های ویروس کرونا (VOCs) است. داده ها نشان داده که 40 درصد مبتلایان واکسینه شده افراد دارای نقص ایمنی بوده اند. در حالی که مبتلا شدن افراد واکسینه شده همچنان قابل انتظار است ولی شدت بیماری در آنها بسیار کمتر از افرادی است که واکسینه نشده اند.
3-اصل برابری ملی و جهانی
تصمیمات مربوط به برنامه های ملی واکسیناسیون برای افزودن دوز تقویتی (سوم) باید با توجه به میزان واکسن در دسترس برای تمامی مردم جهان در کنار میزان اهمیت انجام آن در نظر گرفته شود.
ارائه دوزهای تقویتی در کشورهای توسعه یافته در حالی که بسیاری هنوز حتی دوز اول را هم دریافت نکرده اند، اصل برابری ملی و جهانی را زیر سوال می برد.
ارجح قرار دادن دوز تقویتی بر گسترش دوز اولیه، موجب می شود که چشم انداز جامعه جهانی نسبت به شرایط پاندمیک خدشه دار شود و پیامد های شدیدی بر سلامت، رفاه اجتماعی و اقتصادی مردم در سراسر جهان داشته باشد.
داده های لازم برای سیاست گذاری
معرفی دوزهای تقویت کننده باید مبتنی بر شواهد باشد. مدت زمان ایمنی واکسن ها به متغیر های زیادی از جمله زمان بندی واکسیناسیون، نوع واکسن، سن و وضعیت سلامت فرد واکسینه شده بستگی دارد، تصمیم گیری برای توصیه دوز تقویتی پیچیده است و مستلزم اطلاعات بالینی و اپیدمیولوژیک ، در نظر گرفتن جنبه های استراتژیک و به خصوص ارزیابی اولویت بندی ها با توجه به عرضه محدود واکسن در جهان است.
در این زمینه اولویت باید برای پیشگیری از بیماری های شدید باشد. داده های مورد نیاز را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد:
– اطلاعات اپیدمیولوژی از : افرادی که با وجود واکسینه شدن باز هم مبتلا شده اند و شدت بیماری بر اساس سن و گروه های در معرض خطر، نوع واکسن و زمانی که از واکسیناسیون گذشته و واریانت های پرخطر VOCs
– قدرت، مدت و میزان اثربخشی واکسن روی سویه ابتدایی و سویه های پرخطر ( VOCs )
– شواهد تکمیلی از مطالعات ایمونولوژی برای ارزیابی آنتی بادی های نوترلایزر در طول زمان و بیومارکر های ایمنی سلولی
– بررسی همه جانبه میزان اثر بخشی دوز تقویتی روی سویه اولیه و واریانت ها
– زمان بندی بهینه دوز تقویت کننده ، در نظر گرفتن تقویت کننده های همولوگ در مقابل هترولوگ ، امکان صرفه جویی در دوزهای تقویت کننده ، تشخیص نیاز به تقویت کننده در افراد قبلا آلوده شده ، تشخیص و اولویت بندی جمعیت های پرخطر
نتیجه گیری
در شرایطی که تامین واکسن در مقیاس جهانی با محدودیت مواجه است و جمعیت در اولویت بسیاری از کشور ها هنوز واکسینه نشده اند، با توجه به اینکه توصیه دوز تقویتی موجب بالا رفتن مصرف واکسن می شود این امر اصل برابری و عدالت ملی را زیر سوال می برد ، لذا در این برحه زمانی تمرکز برروی گسترش واکسیناسیون دوز اول و دوم روی گروه های واکسینه نشده است.
تا به امروز ، شواهد در مورد هرگونه نیاز گسترده به دوزهای تقویت کننده پس از یک سری واکسیناسیون اولیه محدود و بی نتیجه است.